بخاری

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق...

بخاری

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق...

بخاری

حالا پاییز است
من سردم است
این «دوستت دارم»
کلمات کدام فصل اند؟
(م.مؤید)


+ نوشته های بخاری وقف عام شده اند.
شما هم در این وقف سهیم باشید؛
بخوانید و به نیت وقف منتشرش کنید.

نقشه

جامعه را به «آدم‌های خوب» و «آدم‌های بد» تقسیم نکنیم... نه فقط بخاطر اینکه کسی را اشتباها داخل دسته‌ای گذاشته باشیم و اشتباه قضاوتش کرده باشیم؛ بلکه بیشتر بخاطر نفسِ اشتباهِ «تقسیم کردن»... یاد بگیریم و جامعه را «تقسیم» نکنیم به هیچ صفتی، به هیچ جناحی، به هیچ اعتقادی. تقسیم که کنیم، کم‌کم عادت می‌کنیم به این تقسیم کردن... بعدتر عادت می‌کنیم به قضاوت کردن... بعدترش عادت می‌کنیم به سرزنش کردن... آخرش چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم همه آدم‌های دوروبرمان بالاخره یک برچسبی چیزی توی ذهن‌مان دارند.
به جای تقسیم کردن انسان‌ها، تمام هم و غم مان را بگذاریم روی تقسیم کردن «باورها». باورهای مختلف را بر اساس معیارهای منطقی و معتمَد بسنجیم و برایشان توی ذهن‌مان تصمیم بگیریم. دسته‌بندی‌شان کنیم. اولا تکلیف خودمان را با آن «باور» مشخص کنیم. بعد ببینیم اصلا خودمان کجای قصه‌ایم... چقدر به آن باور خوب نزدیکیم یا از آن باور بد دوریم.
تا بعد برسیم به بقیه آدم‌ها.
فرقش؟
اولا اینکه قبل از/به جای محاسبه کردن بقیه، خودمان را محاسبه کرده‌ایم؛ که امیرالمومنین‌مان فرموده: «خوش به حال کسی که عیب خودش، او را از پرداختن به عیب دیگران باز داشته»
و ثانیا اینکه اگر لازم باشد ببینیم با دیگران چند-چندیم، این بار آنها را به جای صفر و صد، «مجموعه‌»ای می‌بینیم از صفات خوب و صفات بد؛ مجموعه‌ای از باورهای درست و باورهای غلط. لااقل اینطور که ببینیم‌شان، بخاطر باورهای درست‌شان تحسین‌شان می‌کنیم و بخاطر باورهای احتمالا غلط‌شان، کمک‌شان می‌کنیم.
قشنگ‌تر نیست؟

دینی‌تر هم هست.

 

  • فاطمه قلی‌پور

نظرات  (۶)

  • کارمند مجرد
  • نمی شه

    این نگاه قشنگه ها، ولی نمیشه

    زمانی صحبت شما درسته که ما بیشتر از یک راه مستقیم داشته باشیم!

    راه درست، فقط یک راه هست.

    بهتره بگیم: آدم ها را سیاه و سفید نکنیم؛ خصوصاً ادم های عادی

    پاسخ:
    سلام و ادب.
    اساسا حرفم همین بود که ادم ها رو سیاه و سفید نکنیم دیگه.

    سلام.گفتم یه سری بزنم اینجا. خیلی هم عالی. همون خط آخر کافی و کامل بود.آفرین :)

    پاسخ:
    سلام آشنا.
    خوش آمدید.
    الحمدلله
  • مردی بنام شقایق ...
  • سلام

     

    یاد اون داستان حضرت موسی افتادم که بهش گفتن برو بدترین خلق خدارو بیار

     

    رفت کلی گشت آخرش دست خالی برگشت

    گفت هر چی گشتم دیدم از خودم بدتر نیست... 

    پاسخ:
    سلام علیکم و رحمه الله.

    آره والا...
  • حسین بوذرجمهری
  • :)

    پاسخ:
    :))
  • طلبه اُ منفی
  • حدود یک دهه پیش یک گروه موسیقی بود به اسم کیوسک. سیاسی-کمدی می‌خوند. یک جا می‌گفت: آدما کلن دو دسته‌ن، یا مثل منن یا که نیستن، اونایی که مثل من نیستن، اصلن آدم نیستن!

    از اساس بیش‌تر تقسیم‌بندی‌ها توی همین یک سطر مزخرف خلاصه میشه!

    پاسخ:
    :))))))))))) بسیار ناخودآگاه خنده ام گرفت!

    ممنونم اطلاع دادید

    حس می‌کنم این جلسات جز اتلاف وقت کاری ندارند

    سخت میشه یک استاد با سواد خوب پیدا کرد

    همین سواد رسانه باید صفر تا صد جلسات رو استاد فرج نژآد میذاشتند

    مابقی اومده بودند خاله بازی

    پاسخ:
    سلام. استاد فرج نژاد هم کلاسهای خوبی دارن. اما به نظرم اسم جلسات شون کلاس نیست، تجربه نگاری یا تجربه گویی یا چنین چیزیه. ضمنا نکات منفی زیادی هم تو کلاساشون هست. اما در کل خودشون و تجاربشون ب قدری جذاب هستن که آدم نخواد این جلسات رو از دست بده.
    شما هم جلسه خوبای اون کلاس سواد رسانه رو نبودید خداییش. اتلاف وقت نبود. برخیش خیلی هم خوب بود. (میذارم به حساب تفاوت کلاس ما و شما اقایون)

    این جلسات که رفتیم هم جلسات بدی نبود. عااالی نبود ولی استاداش خوب و البته با تجربه بودند. البته من کلا این جلسات رو به استاد خوب و استاد بد تقسیم نمی کنم. به تجربه خوب بودن و تجربه خوب نبودن تقسیم می کنم. لزوما تجربه خوب، خوش نیست. حالا دیگه حال ندارم توضیح بیشتر بدم :)


    بابت جزوه واقعا ممنونم. گرچه الان دیگه وقت ندارم حتی بازش کنم و نگاه بهش بندازم. ایشالا بعد امتحانات میرم سراغش.
    هزینه اش هم گردنمه قاعدتا.


    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی