چن باره هی می خوام از «مرگ» بنویسم ولی هی رو همه ی جمله هام خط می کشم. هی صفحه هامو پاره می کنم. احساس می کنم اصن هیچی جواب نمی ده. همه چی فقط پیچیده اش می کنه. یا همچی از پیچیدگیش کم می کنه. آخرش تصمیم گرفتم فقط یه جمله بنویسم و یه عکس کامل، که حرفامو بزنه.
عکس تو ادامه مطلبه، جمله هم.