+ این عکس از سوریه گرفته شده است.
++ این عکس را گذاشتم که ببینیم با هم؛ همین.
خواستم یادآوری کنم فقط. گفتم وسط بحث ها و شوخی ها و گریه های آیفون فایو و دلار و نان و نفت و سیاست خارجی و اقتصاد صدقه ای و خوشحالی های برفی و دل آشوبه های شخصی، فقط حواس مان ـ به خدا نه بیشتر، فقط حواس مان ـ باشد به یک سری چیزها؛ همزمان.
+++ متشکرم از اینکه عوض یا قبل از حالت تهوع و بالا آوردن و اه و پیف، یک لحظه به این تصویر فکر می کنید.
واقعا متشکرم.
پاسخ:
تاخیر از ماست.
اصابم خورد شد از حرفت راپا. راس می گی.(ینیمنم که قبول دارم اما از بیانش اصایم ریخت بهم.)
پاسخ:
والا این عکس وسط کشتار تهیه شده اونطور که به من گفتن. تو جریان درگیری های تابستون بود یادمه. که من ذخیرش کردم.توضیحاتم داشت منتها پیگیر نشدم و فقط تصویر رو ذخیره کردم. دقیقن به همین دلیل هم نخواستم اطلاعات دیگه ای در اختیار دوستان قرار بدم. چون ترسیدم با اطلاعات عکس مغایر باشه. صرف این رو می دونستم که از کشتار انسان به دست انسان بوده.
شرمنده بخاطر کم کاریم.
پاسخ:
آره منم دیدم عکسشو. واقعن قبلن از ناراحت شدن تعجب کردم... همون بهتی که شما گفتین به نظرم بهترین معنا باشه.
خدا به خیر کنه خودش.
نمی دونم.
پاسخ:
سلام علیکم.
هم حسیم.
بابت نظر خصوصی هم بابت افتخاره بدون اغراق. من عاشق این کارم. درحال حاضر کمی وقتم محدوده کمتر میرم سراغش(متاسفانه) ینی گاهی طول می شه که یکیو تموم کنمو برم سراغ بعدی. ولی چشم. حتمن.
البته اگر تو موضوعات بلاگ گشته باشید ی قسمت کوچیکی رو هم برای همین کار در نظر گرفتم در حد وسع حال حاضرم.
اصلن اگه دوست داشته باشید و ایرادی توش نمی بینید از همین پستای بلاگ خودم شروع کنید تا جدیداش رو خودم اضافه کنم و خدمت شما هم باشم.
نظرتون موجب مسرته.بلاگتون هم.
یاعلی.
پاسخ:
خیر بوده.
عکس سرجاشه شما هر وقت دوست داشتید می تویند تشریف بیارید ببینیدش. :)
پاسخ:
سلام.
مطلب شما یه خودم ربط داشت ذره عزیز.
متشکرم.
پاسخ:
سلام.
متشکر از هدیه های قشنگ همیشگیتون :)
کم کم دارم شرطیمیشم مث این بچه کوچوکوها که "عیده.الانه که ذره عیدی بیاره" :))
پاسخ:
بر همه دوستان تسلیت باد.
پاسخ:
دقیقن توصیف شما از این عکس خیلی خوب بود. اون وسطا ی جایی درد می گیره.
حس شما رو من وقتی داشتم که تصویر برگزیده نیویورک تایمز رو دیدم از سر بریدن یه پسر جوون شیعه به دست تکفیری ها.
(عکسش تو صفحه فیس بوکم هست) واقعن منقلب شدم. خواب و خوراک ازم گرفته شده بود. الان بهترم البته. اما به قول شما...
نمی دونم. خدا به همه رحم کنه.خدا ما رو هدایتمون کنه.
کاش آدرسی می ذاشتید از خودتون.
خوش آمدید.
پاسخ:
واقعن خوب اومدی. شیعه حتا بین شیعه هم غریبه...
نظر خصوصی هم:
روز اول داری تنبلی می کنی خدا به داد روز آخرت برسه!!من پلاسمو خیلی کم میرم. سر فرصت باید بشینم قشنگ ی دور همه فیس و پلاسو بازازی کنم. خیلی بهم ریخته شده کارام. خیلی هم سرم شلوغه خیلی خیلی خیلی.
مواظب همه چی باش. مخصوصا درس.
یاعلی.
پاسخ:
سلام.
احساس کردم اون آدمایی که ته کوچه ان دارن می دون. اولین بار که این تصویرو دیدم.
البته صحبت شما هم صحیحه.
و البته که مهم نیست تصویر چیه.مهم اینه که همه می دونیم عین این تصویر بارها تو سوریه هست. قصد داشتم تصویر برگزیده روزنامه تایمز رو بزارم(که قبلا همینجا ازش حرف زدم.) اماواقعن دلخراش بود خودم اذیت شدم چ برسه به بقیه که قراره ببیننشاینجا. این شد که گفتم من باب نمونه این یکی جایگزین بشه.
we are all revelutionist
پاسخ:
سلام مجدد.
خدمت شما که شیرینی مال دانشگاه بود.نه اون خبر.(که خودمم خوشم نیومد.)
ضمن اینکه خودت در اولویتی چون دانشگاه رفتن من کاملن روال عادی داشت ولی ما لشما یی هو یی بود.
بعله.
دادگاه همچنان در حال بررسی پرونده می باشد.
خوددانی.
پاسخ:
خون به نظرم تو اسلام خیلی چیز مهمیه.
مبحث سنگینیه اصن.
پاسخ:
پیام نرسید ینی؟
عی بابا
مجدد تبریکات.
وای خدا
پاسخ:
سلام.
ممنون که جوابمو دادید.واقعن ممنونم.واقعن ممنونم.واقعن ممنونم.
پاسخ:
جات خییییلی پیشم خالیه مهتاب. خیلی.
پاسخ:
نمیگی میای سر می زنی من شوکه میشم؟
(ستاد خود تحویل گیری بروبچز هشتی)
+پلاک بلاگم به هوای هشتی اینطوریه :) گفتم ست شیم خخخخخ
پاسخ:
سلام.
اجرتون با خدا.
خدمت می رسم ان شالله.
(و راستی بیزحمت ازین به بعد آدرس هم قید کنید لطفا :) دوستان دیگه با آدرستون آشنا میشن)
پاسخ:
مدادمغزی :))))))
وسط این آشفته بازار چقد این حرفات چسبید.
بگم الحمدلله دیگه :)
پاسخ:
سلام.
+کشت منو این آوینی....همیشه.
پاسخ:
نه همینطوری گفتم :]
ینی به نظرم رسید خصوصی بوده. بعد الان که اینطور گفتید فک کردم راست میگید. حرفی نیست. یا اگه حرفی باشه هم طوری نیس :)
واس خصوصی تونم باید بگم:
+ برام عجیبه که ازش مثلن ببرید یا خسته بشید یا بخواید ولش کنید. جایی که میشه بخاطر اون مهم بزرگ دوست داشتنی منتظر حقیقت موند، به نظرم خستگی نداره. انگار من از دفترم خسته شم مثلن. عجیبه.
بعیده.
نکنید این کارو. بعدن دلتون بیشتر از الان میگیره. و البته مختارید و البته تر این حرف من صرفن ی پیشنهاد دوستانس.
پاسخ:
آمین...
آمین...
آمین...
پاسخ:
ان شالله به روز هم میشه :)
پاسخ:
سلام تهران نیستم ولی سعی می کنم خودمو برسونم اگه به کلاسام نخوره.
خعلی ممنون :))
پاسخ:
تازشم :))
خیلی سعی می کنم. بازم ممنونم
می ترسم از این همه تأخیر...