بخاری

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق...

بخاری

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق...

بخاری

حالا پاییز است
من سردم است
این «دوستت دارم»
کلمات کدام فصل اند؟
(م.مؤید)


+ نوشته های بخاری وقف عام شده اند.
شما هم در این وقف سهیم باشید؛
بخوانید و به نیت وقف منتشرش کنید.

نقشه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یکشنبه اول شهریور 94» ثبت شده است

 

دامن تاریخ، پر از لکه های کوچیک و بزرگه. لکه های تاریخی که تو کتاب قطور عمر زمین ثبت شده کم نیستن. لکه های کوچیک و بزرگ با ویژگی های مختلف. بعضی هاشون جز خدا شاهد عینی نداره؛ مث ریختن خون هابیل. بعضیاشون ولی اون قدر گل درشتن که تو ذهن همه عالم مونده؛ مث جنگ های صلیبی. بعضیاشون خیلی ماندگارن؛ مث فتنه ضد ولایت امیرالمومنین بعد از پیامبر. یا بعضیاشون انگار به خورد تاریخ رفته و حالا حالا ها جاش می مونه؛ مث قانون تبعیض نژادی. بعضیا برا پاک شدن اثرشون خیلی زمان لازمه؛ مث بمباران شیمیایی. بعضیام شده یه خاطره خیلی تلخ که هرچقدرم ازش بگذره از تلخی و نفرت بهش کم نمیشه؛ مث انتشار عمدی ایدز. بعضیاش هم اثرش وحشتناکه هم سرایتش بی صدا؛ مث استعمار. یا بعضی لکه هام به هر قیمتی که شده باید پاک بشن؛ مث اسرائیل.

لکه ها ـ گفتم... ـ کوچیک و بزرگ دارن، پر رنگ و کمرنگ دارن، تفاوت دارن. ولی وجه مشترک همه شون اینه که لکه ان؛ ننگن؛ اضافی ان؛ باعث و بانی شون هم البته میشه منشأ پلیدی... یه مارک قرمز میخوره رو پیشونی شون که «مایه ننگ»... .

همه اینا رو گفتم که بگم انقلاب اسلامی ایران، اگه تا حالای تاریخ، مارک «مایه ننگ» نخورده روش، اگه رو دامن تاریخ یه جای سفید و تمیز و بی لک وجود داره به نام ایران اسلامی، به خاطر اینه که انقلاب اسلامی اول از همه دامن خودشو بی لکه نگه داشته. واس خاطر اینه که اول از همه نگذاشته دامن خودش آلوده بشه تا دامن تاریخو آلوده کنه. اگه از روز اولش گفته «نه شرقی، نه غربی» واس خاطر اینه که خودشو با مارکدارا یکی ندونسته. از روز اول گفته «استقلال» تا با مارکدارا تو یه زمین نباشه...

حالا اونا که جمهوری اسلامی بیشتر از انقلاب اسلامی واسشون نون داره اگه فک می کنن ایران، ایران بهتری میشه اگه با مارکدارا تو یه کاسه غذا بخوره، حواسشون باشه دامن انقلاب اسلامی بی لکه... «ننگ انقلاب اسلامی» بودن هم کم لکه ای نیست... نه پاک شدنیه، نه از یاد رفتنی. ناچار باید قیچی برداشت لکه رو بریدش و انداختش زباله دونی...

  • فاطمه قلی‌پور