بخاری

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق...

بخاری

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق...

بخاری

حالا پاییز است
من سردم است
این «دوستت دارم»
کلمات کدام فصل اند؟
(م.مؤید)


+ نوشته های بخاری وقف عام شده اند.
شما هم در این وقف سهیم باشید؛
بخوانید و به نیت وقف منتشرش کنید.

نقشه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشکلات مذهبی ها» ثبت شده است

یک چیز دیگر هم یاد گرفته ایم که خیلی بد است؛ یاد گرفته ایم هی بگوییم بله، راست نرویم و چپ نیاییم که مردم این کار و آن کار ما را به حساب دین می گذارند. خب نگذارند!! طوری رفتار کرده ایم انگار آن خانم و آن آقا که از دین کمتر یاد گرفته اند یا کمتر دنبال دین در زندگی شان رفته اند یا کمتر دین در اختیاشان بوده، حالا «حق دارند» ما را «خود دین» بدانند. خب ندانند! خب آنها هم یاد بگیرند که آدم خوب و بد همه جا هست و اصلن دلیل نمی شود که جنابعالی چون یک بار یک اصفهانی خیلی خسیس بوده همه اصفهانی ها را خسیس بدانی. حق نداری. اصلا نمی فهمم چرا همه لوس شده اند؟! چرا ملت تا کلمه ای از کسی بهشان بر می خورد سریع موضع می گیرند که بله، همه تان همینطور هستید. چه کسی و چه زمانی این حق را داده؟ چرا کسی یک بار هم که شده از این زاویه به قضیه نگاه نمی کند که اگر روزی روزگاری رجایی شهید گفت «عمل من را پای مکتبم ننویسید»، حواسش به این بوده که نگاه آن آدم اشتباه است. داشته تذکر می داده به آن نگاه! داشته می گفته برادر من، به من نگاه نکن؛ به مکتبم نگاه کن!

جان عزیزتان این همه مردم را به این سمت نکشانیم. این همه از بچگی جلوی بچه های مان نگوییم. این همه توی رسانه ها از این دم نزنیم. همه حواسشان رفته سمت این که سوژه بگیرند. انگار همه یاد گرفته اند تا تکان می خورند بگویند که بله، آن چادریه که فلان جور بود، آن آقا ریشو که فلان طور بود، آن آخونده که فلان حال بود. بابا من هم دیدم آن دختر مانتویی را که فلان بود، آن پسر شش تیغه هه را که فلان بود. آن حاجی بازاری را که فلان گفت! حالا که چی؟! یعنی همه شش تیغه ها حاجی بازاری ها و مانتویی ها فلان جورند؟!!

وظیفه  سرجایش، جان  هم باید پایش داد! ولی این نگاه مردم کجا حق «بچه مذهبی» است؟

اصلن مردم محترم، بنده مثلن بچه مذهبی یک نفر آدمم؛ به همراه میلیون میلیون آدم دیگر دین داریم. هر کدام مان هم یک جوریم. شما اگر می خواهی «دین» بشناسی بی زحمت به چشمانت یاد بده دنبال یک عدد دلیل منطقی باشد؛ نه میلیون میلیون آدم.

  • فاطمه قلی‌پور