بخاری

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق...

بخاری

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق...

بخاری

حالا پاییز است
من سردم است
این «دوستت دارم»
کلمات کدام فصل اند؟
(م.مؤید)


+ نوشته های بخاری وقف عام شده اند.
شما هم در این وقف سهیم باشید؛
بخوانید و به نیت وقف منتشرش کنید.

نقشه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهمن» ثبت شده است

سیاست وادی جالبی است. بعضی سرشان درد می کند برایش. یا بعضی اصلاً توی باغ نیستند و ـ بهتر بگویم ـ اساساً فکر می کنند بهتر است اعلام کنند «من اصلاً اهل سیاست نیستم» تا اینکه بگویند هستم و بعد مجبور شوند خودشان را درگیرش کنند و دنبال اطّلاعات موثّق و تحلیل های دقیق باشند. البته موجودات عجیب دیگری هم هستند که برای آنکه ثابت کنند «من بی طرفم» می گویند «من سیاسی نیستم»!! (و من شخصاً عاشق این دسته ام.)

به هر حال، عضو هرکدام از این دسته ها باشید، با هر شکل و شمایل و کیش و مسلکی هم که باشید، اگر در ایران زندگی کنید قطعاً وقوع دهه فجر را در بهمن ماه، مطّلعید! همه دهه فجرهایتان هم احتمالاً خاطرات مشخّص و مشترکی هستند.

راستش من پیشنهادی برایتان دارم. هر مدلی هستید، خیلی یهویی و بی مقدّمه کج کنید سمت آدرس «تهران، میدان فردوسی، موزه عبرت ایران.» لازم هم نیست خیلی به صحبت های راوی گوش کنید یا به مجسّمه ها گیر بدهید. فقط لطفاً بیخیال دوربین گوشی‌تان و حرف زدن با رفقایتان بشوید. بروید «ببینید». بدون آنکه انقلابی باشید یا نباشید، بدون آنکه موافق باشید یا نباشید، فقط بروید واقعاً «نگاه کنید» دوستان. به طرز کار دستگاه ها، به آنجای فیلم که مرحوم مرضیه دباغ می‌گوید «آب طالبی برایتان آورده اند.» به آن قسمت از فیلم آرش که می‌گوید «از خواهرا بازجویی می کردم.» به چشم ها نگاه کنید. کلّی چشم روی دیوار هست. بروید یک سلول خالی از مجسّمه پیدا کنید و از دایره پنج سانتی متری رویش داخل را دید بزنید. بروید وسط حمام باستید و به صدایش گوش کنید.

قول می دهم؛ اگر این بهمن، از همان دبستان تا دبیرستان و تا همین الان، خاص‌ترین و عجیب‌ترین بهمن عمرتان نشد، بیا فحش پرت کن توی صورت من.

 

  • فاطمه قلی‌پور